درسهایی از قرآن ,درسهایی از قران ,درس هایی از قران ,جواب درسهایی از قران ,پاسخ درسهایی از قرآن ,جواب سوالات درسهایی از قرآن ,جواب درسهایی از قران این هفته ,جواب درسهایی از قرآن ,درس هایی از قرآن ,جواب درس هایی از قران ,پاسخ سوالات درسهایی از قران ,درسهایی ازقران ,جواب سوالات درسهایی از قرآن آقای قرائتی ,جواب درس هایی از قرآن ,پاسخ سوالات درسهایی از قرآن ,پاسخ درسهایی از قران ,پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن ,درس هایی ازقران ,پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن ,پاسخ درس هایی از قران ,جواب سوالات درسهایی از قران ,جواب مسابقه درسهایی از قرآن ,درسهایی از قران جواب ,درسهایی ازقرآن http://lessons-of-quran.blogsky.com, ,جواب سوال های درسهایی از قران ,جواب سوالات قرائتی ,سوالات درسهایی از قرآن آقای قرائتی ,مسابقه درسهایی از قرآن ,درسهای از قران ,جواب سوالات درس هایی از قران ,سوالات درسهایی از قرآن ,درسهایی از قرآن ,درسهایی از قرآن قرائتی ,پاسخ سوالات درس هایی از قران ,درس هایی ازقرآن ,پاسخ درس هایی از قرآن ,پاسخ سوالات درس هایی از قرآن ,جواب سوالات درس هایی از قرآن ,درسهایی از قران ,جواب درسهایی ازقران ,پاسخ سوالات مسابقه درسهایی از قرآن ,جواب درس هایی ازقران ,درس هایی از قران ,درس های از قران ,جواب مسابقه درسهایی از قران ,پاسخ سوالات قرائتی ,سوالات قرائتی ,جواب سوال های درس هایی از قران ,جواب درسهایی از قران قرائتی ,سوالات درسهایی از قران ,جواب درسهایی از قرآن ,جواب سوالات مسابقه درسهایی از قرآن ,جواب سوالات درسهایی از قرآن ,سوالات درس هایی از قران ,پاسخ درسهایی از قرآن ,جواب درسهای از قران ,پاسخ سوالات درس هایی ازقران ,درسهایی از قرآن آقای قرائتی ,مسابقه درسهایی از قران ,www.dgh.blogsky.com ,
درسهایی از قرآن موضوع: پاداش های دنیوی خدا
تاریخ آغاز:1394/05/1
تاریخ پایان:1394/05/7
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: تربیت کامل در پرتو نماز(2)
تاریخ آغاز:1393/11/07
تاریخ پایان:1393/12/13
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
درسهایی از قرآن، تربیت کامل در پرتو نماز، تربیت کامل در پرتو نماز(1)، تربیت کامل درپرتو نماز، انواع مدل های روز مانتو شیک ایرا، مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخت، مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه، افسانه خورشید و ماه، سریال افسانه خورشید و ماه، افسانه کره ای خورشید و ماه, درس هایی از قرآن، درس هایی ازقرآن، درسهای از قرآن، درسهای ازقرآن، درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن موضوع، پاسخ درس هایی از قران، پاسخ درسهایی از قرآن، پاسخ درسهایی ازقرآن، پاسخ سوالات درس هایی از قرآن
تربیت کامل در پرتو نماز(2)
تاریخ پخش: 07/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث ما این بود که اگر خواستیم نسلمان را تربیت کنیم، اقتصاد خوب شود. بازار خوب شود. خانه خوب شود. اداره خوب شود، آن شاه کلیدش چیست. گفتم اگر ما یک نماز کامل بخوانیم، همه چیزمان تنظیم میشود. درست مثل نوزاد! نوزاد اگر یک شیر کامل بخورد، همه ویتامینهای بدنش در همان شیر جاسازی شده است. بدن قند میخواهد، شیر مادر قند هم دارد. چربی میخواهد، شیر مادر چربی هم دارد. آب میخواهد، کلسیم و فسفر میخواهد، هر ویتامینی نوزاد میخواهد اگر یک شیر کامل بخورد، همه نیازهای بدنش تنظیم میشود. امور تربیتی، آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه، طلبه، ارشاد، صدا و سیما، هرکس که کار فرهنگی میکند، ما یک مقداری به نماز بیمحلی کردیم.
من حدود دویست نکته نوشتم که اینها همه در نماز هست. سی، چهل مورد مربوط به تربیت فردی است. نماز و تربیت فردی!
1- آثار نماز در زندگی فردی
اگر کسی یک نماز خوب بخواند، همه مسائل درونیاش حل میشود. در خانه به بچهها میگویند: در اتاق را باز نکن و در اتاق پدر و مادر نرو. یکوقت پدر و مادر در شرایطی هستند که زشت است بچه آنها را ببیند. منتهی همین حیا را که میخواهد یاد بچه بدهد، میگوید: قبل از صلاه الفجر، قبل از نماز صبح در را باز نکن. ظهر در را باز نکن. بعد از نماز عشا هم در را باز نکن. یعنی وقتی میخواهد بگوید: در را باز نکن، روی وقت نماز برده است. یعنی حیا آموزی را به نماز بند کرده است. میخواهد بگوید: نظیف باش. امام رضا فرمود: وضو که میگیرید، سه مسأله در آن جاسازی شده است. یکی نظافت، یکی نشاط، لذا با آب سرد هم بگیرید و خشک نکنید، ثوابش سی برابر است. چون هرچه آب سرد روی پوست بدن باشد، نشاطش بیشتر است. یکی هم قرب به خداست. ممکن است آن کسی هم که خدا را قبول ندارد، صورتش را بشوید. مؤمن وقتی صورتش را میشوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا هم هست. غیر مؤمن که صورتش را میشوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا نیست. همه شیرجه میروند، مؤمن وقتی شیرجه میرود زیر آب قصد غسل هم میکند. غیر مؤمن شیرجه میرود ولی قصد غسل نمیکند. یعنی ما همیشه یک قدم از آنها جلوتر هستیم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
اجازه بدهید من این را بگویم. برای مذهبی کردن بچهها، یک استدلال خیلی ساده است. ما میگوییم: آن کسی که مذهبی است و آن کسی که مذهبی نیست، یک چیزهایی مشترک دارند. استفاده از زمین و خورشید و اکسیژن و میوه و درخت و خنده و گریه و باغ و خیابان و پارک و ازدواج. فقط مؤمن، خانم نیم کیلو لباسش سنگینتر است. هم لباسش بزرگتر و گشادتر است و هم ضخیمتر است. آن کسی که ایمانش ضعیف است، لباسش نیم کیلو فرق دارد. او لخت نیست منتهی لباسش یک مقدار کوتاه و نازک است. تفاوت لباس مؤمن و غیر مؤمن نیم کیلو است. ماه رمضان هم مؤمن ناهاری که میخواهد ساعت یک و دو بخورد، هفت و هشت میخورد. در سال هم سی روز ناهارش را چند ساعتی عقب میاندازد. نمازی هم که مؤمن میخواند، کل هفده رکعت نمازش نیم ساعت میشود. گیرم قیامت نبود. این حرف برای امام رضا است. امام رضا فرمود: گیرم قیامت نباشد، مؤمن چه ضرری کرده است؟ این خانم هفتاد کیلو است، این خانم هفتاد کیلو و نیم شد. نیم کیلو اضافه وزن دارد. در سال هم سی روز ناهارش را عقب انداخته است. یک چند دقیقه هم با خدا حرف زده است. ما که با هرکس و ناکسی از صبح تا شب حرف میزنیم. چند دقیقه هم با خدا حرف بزنیم. قیامت هم نباشد مؤمن ضرر نکرده است. اما اگر قیامت بود که به هزار و یک دلیل هست، آن کسی که وضع نمازش، روزهاش، حجابش، دینش، لا ابالی است، اگر قیامت بود کسی که دست خالی است چه خواهد کرد. مثل تکراری بزنم. چون این مثل را یادم هست که خیلی گفتم.
صد تا اتوبوس میآیند جمعیتی را از منطقهای منتقل کنند. این صد اتوبوس، یک چیزهایی در صندوق عقب برمیدارند، جک، زاپاس، چراغ قوه، زنجیر، آفتابه، مشما، قرص آسپرین، چند کمک اولیه برمیدارند. پنجاه ماشین این کمکهای اولیه را برمیدارند، پنجاه ماشین هم میگویند: برو بابا این را آخوندها درآوردند. ول کن بابا بگذار خوش باشیم. پنجاه اتوبوس هم این امکانات را برنمیدارند. ما صد اتوبوس حرکت میکنیم. در این صد کیلومتر، دویست کیلومتر، یا نیاز به این کمکهای اولیه هست یا نیاز نیست. اگر به اینها نیاز نبود، آن رانندهای که اینها را برداشته چقدر ضرر کرده است؟ بگویی... هیچی! سی، چهل مسافر دارد. به اندازه وزن یک مسافر هم یک چرخ و زاپاس برداشته است. اگر نیاز نبود، کسی که اینها را برداشته ضرری نکرده است. اما به هریک از اینها اگر نیاز داشت، رانندهای که اینها را برداشته است در بیابان چه خاکی بر سرش خواهد کرد. عقل میگوید: باید دین داشته باشیم.
شهرداری چند ماشین آتش نشانی دارد. اگر جایی آتش نگرفت ضرری نکرده است. ما میلیونها ماشین داریم این بیست تا هم روی آن. اما اگر جایی آتش گرفت و شهرداری ماشین آتش نشانی نداشته باشد، چه خاکی بر سرش کند؟ همیشه عقل میگوید باید دین داشته باشیم.
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران
تاریخ آغاز:1393/11/23
تاریخ پایان:1393/11/29
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانهدرسهایی از قرآن موضوع: ایام الله دهه فجر
تاریخ آغاز:1393/11/16
تاریخ پایان:1393/11/22
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن 18/10/93، درسهایی از قرآن با موضوع جایگاه، درسهایی از قرآن موضوع، درسهایی از قرآن نظارت در قرآن، جواب درسهایی از قرآن، جواب سوالات درسهایی از قرآن، جواب مسابقه درسهایی از قرآن، درسهایی از قران، جواب درسهایی از قرآن
تاریخ پخش: 16/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را بینندگان عزیز در دههی فجر گوش میدهند. افرادی که پا به سن گذاشتند در جریان هستند. فقط باید به آنها تذکر داد. چون در قرآن یک آیه هست که میفرماید: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه» (ابراهیم/5) ایام الله یک کلمه قرآنی است. به معنی روزهای خدایی! در تفسیر میگوید: روزهای خدایی روزهایی است که یا خوبان چیزی گیرشان بیاید، یا بدان نابود شود. به هردو ایام الله میگویند. اگر خداوند به خوبها کمکی کرد، ایام الله است. اگر خداوند نسل بد را برانداخت، ایام الله است. «ذَکِرهُم» یعنی یادمان نرود. چون انسان فراموشکار است.
میگویند یک نفر قلیانی بود. رفت زغال بخرد، گفت: زغال کیلویی چند؟ زغال فروش گفت: دو رقم زغال داریم. گران و ارزان! گفت: چرا؟ گفت: زغال گران زغال یک نفری است. دومی که ارزان است دو نفری است. مشتری گیج شد گفت: زغال یک نفری و دو نفری چیست؟ گفت زغال یک نفری را وقتی روی قلیان گذاشتی، خودش تا آخر میسوزد. زغال دو نفری یک باید قلیان بکشد. یکی هم باید تند تند بادش بزند. یک لحظه باد نزنی خاموش میشود. انسانهایی هستند یادشان میرود. نسل نو هم باید به آنها گفت.
1- قیام امام علیه نظام طاغوت
من دیشب نشستم با اینکه معلم قرآن هستم. با نگاه قرآنی نگاهی به انقلاب کردم، که هم درسهایی از قرآن باشد... امروز بحث ما پر آیه است. خیلی آیه دارد. بدنه بحث قرآن است ولی آدم تطبیق میکند چطور... اصل قیام. قیام چطور شروع شد؟چون قرآن میفرماید: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» (طه/24) به موسی میگوید: سراغ فرعون برو. «طغی» طغیان است و طاغوت است. برو با طاغوت برخورد کن. برای موسی بود. نه! قرآن بخوانم. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا» (نحل/36) بعضی آیههایی که میخوانم عربیاش آسان است. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا» در هر امتی رسولی را مبعوث کردیم. رسولی، پیغمبری را برای هر جمعیتی پیغمبری فرستادیم و وظیفه همه آنها این بود «ً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت» بندگی خدا و مبارزه با طاغوت! بنابراین اصل قیام این بود که امام بلند شد و در مقابل شاه ایستاد. اصل این در قرآن است. «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» حالا یار هم داشت یا نه؟ قرآن میگوید: برای کار حق بلند شو و منتظر یار نباش. «تَقُومُوا لِلَّهِ» برای خدا قیام کنید. «مَثْنى» جفت جفت! بعد میگوید: «وَ فُرادى» (سبأ/46)حتی اگر دو نفر هم نبود، «ِلا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَک» (نساء/84) خدا به پیغمبر میگوید: تنها هم هستی باید قیام کنی. حضرت امام در یکی از اعلامیههایش فرمود: اگر خمینی تنها هم بماند دست از حرفش برنمیدارد. پس اصل قیام در قرآن هست. «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» جمعیت باشد یا نباشد. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میگوید: اگر یک کار حق است بلند شو. اگر هم یار نداری در آینده یار پیدا خواهی کرد.
چون شما نیرو هوایی هستید یک چیزی بگویم. هفته پیش یک خلبانی منزل ما آمد. ساعت یازده شب بود. گفت: چهل سال پیش، سالها قبل از انقلاب در قم کلاس داشتی. یکی از دوستان ما که آدم سربراهی هم نبود، میزان نبود و یک مقدار هم نا اهل بود، ایشان در جلسه تو آمد و جذب جلسه تو شد و کم کم در راه آمد. من دانشجو بودم یا دبیرستانی بود. خیلی خوشم آمد که تو توانستی این رفیق نااهل مرا اهل کنی. با خودم تعهد کردم که کاری برای تو کنم. حالا چهل سال گذشته است. من یک شصت میلیونی پول دارم. حالا نمیدانم بازخرید یا بازنشست شده بود. من این شصت میلیون را میخواهم کمک به یک مسجد کنم. گفتم با شصت میلیون که نمیشود مسجد ساخت. گفت: دو تا مغازه درست میکنم. درآمد مغازه برای یک مسجد باشد که برای آب و گاز و برق و... چهل سال پیش من هیچکس را نداشتم. این خودش خلبان نبود. رفیقش بود. رفیق نااهلش اهل شده بود. این خلبان برای تشکر از من بعد از چهل سال آمد و گفت: این شصت میلیون برای یک مسجد! این جمله حضرت امیر است. فرمود: اگر یک کاری حق است نگو: بانی ندارد. به من ابلاغ نشده است. یک کاری که حق است انجام بده. اگر هنوز طرفدار نداری، خدا قول داده در آینده طرفدار پیدا خواهی کرد.
ادامه مطلبدرسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: نعمت های خدا در آفرینش انسان
تاریخ آغاز:1393/11/9
تاریخ پایان:1393/11/15
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
ادامه مطلب
نعمت های خدا در آفرینش انسان
تاریخ پخش: 09/11/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
برای یک محصول خوب یک شرایطی هست که همه آن شرایط برای انسان هم در نظر گرفته شده است. موضوع: شرایط یک محصول خوب. 1- هدف روشن 2- تأمین مواد، 3- طرح و برنامه، 4- زمانبندی و مراحل اجرا، 5- نظارت، 6- خدمات پس از تولید، یک مدیر کارخانه یا شرکت و مؤسسه، شهردار یک کاری که می خواهد بکند اول باید هدفش روشن باشد و بعد زمانبندی شود و غیره. این یک مدیریت کامل است. آیا میشود بگوییم: انسان تصادفی پیدا شد. در ساختن یک انسان، آیا انسان به اندازه یک کالا نیست.
1- کمال اختیاری، هدف آفرینش انسان
هدف چیست؟ هدف این است که انسان با اختیار خودش حق را انتخاب کند. بین خدا و بت، بین راست و دروغ، بین رهبر معصوم و رهبر جنایتکار، بین طیب و خبیث، بین حق و باطل، هدف چیست؟ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون» (ذاریات/56) هدف روشن است. هدف بندگی اختیاری حق است. یا بگوییم: تکامل انتخابی، این هدف است.
موادش چیست؟ مواد در قرآن تعبیرهای مختلفی دارد، یکجا میگوید: «مِنْ تُرابٍ» (آلعمران/59) جای دیگر میگوید: «مِنْ نُطْفَة» (نحل/4) آیه قرآن است. یا میگوید: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون» (حجر/26) «مِنْ صَلْصالٍ کَالْفَخَّار» (الرحمن/14) «مِنْ ماءٍ مَهین» (سجده/8) حالا اینها در طول همدیگر است. همه هم درست است. وقتی شما در سالن را باز میکنی، میگویند: چطور باز کردی؟ بگو: با این کلید، درست است. با دستم باز کردم درست است. خودم باز کردم، درست است. به هرکدام نسبت بدهی درست است. این سالن را چه کسی ساخت؟ مهندس درست است. بنا درست است. پول درست است. مدیریت درست است. یعنی بعضی چیزها به هرکس نصفش را بدهی درست است. این نان از کجاست؟ خدا داد درست است. کشاورز تولید کرد، آن هم درست است. خالق خداست ولی حضرت عیسی میگوید: «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّین کَهَیْئَةِ الطَّیْر» (آلعمران/49) حضرت عیسی میفرماید: من هم خلق میکنم. مجسمهای درست میکنم. فوتش میکنم میپرد. عیسی میگوید: من هم تولید میکنم. حالا یک کسی با واسطه، بیواسطه،
2- ویژگی های اولین مسکن انسان
محل تولید... الآن دولت و ملت و مهندسها همه وقتی بزرگ شدیم در تهیه مسکن هستند. وقتی زن گرفتیم و بزرگ شدیم و نیاز به مسکن پیدا کردیم، ولی قرآن میگوید: وقتی هم که تو آدم نبودی، مسکن تو را به جای خوبی دادم. «ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَکین» (مؤمنون/13) آن روزی هم که یک نطفه بودی یک تک سلول و اسپرم بودی، جایگاهت رحم مادر بود. نرم و گرم و امن... حتی گاهی مادر مریض میشود ولی بچه در شکمش سالم میماند. گاهی پرندهها با چوب روی درخت لانه درست میکنند، باد میآید درخت را می شکند ولی لانه متلاشی نمیشود. یعنی چفت و بسط این شاخهها به قدری سفت است، که باد درخت را میاندازد ولی لانه را کار ندارد. گاهی مادر مریض میشود اما بچه در رحم سالم میماند. محلش «فی قَرارٍ مَکین»
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام
تاریخ آغاز:1393/11/2
تاریخ پایان:1393/11/08
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
ادامه مطلب
تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام
تاریخ پخش: 02/11/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت ماه ربیعالاول که ماه آغاز امامت امام دوازدهم هست من لابلای حرفهایم مثلهایی راجع به امام زمان زدم. چون از الطافی که خدا به من کرده این است که قدرت تمثیلم بالاست و خیلی از چیزهای مشکل را با یک مثل حل میکنم. خود خدا هم در قرآن زیاد مثل زده است.
مثلهایی که راجع به امام زمان زدم را از نوشتههای ما از کامپیوتر درآوردند و به من دادند و گفتند: شما این مثلها را زدی. این مثلها را هر کدام در جایی به وقتی زدم. اما این مثلها را درآوردند و جزوه کردند و من گفتم این چیز خوبی است برای مردم بگویم.
1- جایگاه تمثیل در قرآن و روایات
در قرآن حدود چهل بار کلمه مثل به کار رفته شده است. در هر چیزی مثل، معقول را ملموس میکند. دور را نزدیک میکند. پیچیده را باز میکند. مثلاً اگر بگویی: دانشمند بیعمل مثل الاغی است که بارش کتاب باشد. همه میفهمند! چیزی نیست که پیچیده باشد. الاغ در همه دنیا هست. کتاب در همه دنیا هست. الاغی که کتاب بارش باشد مثل با سوادی است که به علمش عمل نکند.
معیارها هم همینطور است. مثلاً میگوید: آب کر چند وَجب! هرکسی وجبش باشد، نمیگوید: چند سانتیمتر که حالا بگویی: متر از کجا بیاورم. نماز صبح هنگام طلوع، غروب خورشید، چقدر صورتم را بشویم. نمیگوید: چند سانت در چند سانت! میگوید: از اینجا که مو روییده، هرکسی میداند کجاست. عرضش چقدر است؟ بین شصت و انگشت وسط! چه وقت روزه بگیریم؟ ماه را دیدی، فردا عید است. روزه نگیر، ماه را دیدی ماه رمضان است. «صم للرؤیه و افطر للرؤیه» یعنی ملاکهای اسلام عموماً طبیعی است.
چقدر راه برویم اگر آب نبود حق تیمم داریم؟ میگوید: به اندازه پرتاب دو سنگ، دو سنگ را که پرتاب میکنی، از چهار طرف دو پرتاب، به اندازه دو پرتاب اگر رفتی آب نبود، حق داری تیمم کنی. خیلی مثلهای ملموس... گاهی وقتها آدم یک مثل میزند که اگر فیزیک دان نباشد، نمیفهمد. بعضی مثلها اگر آخوند نباشد نمیفهمد. فقط در دنیای آخوندهاست. بعضی مثلها در دانشگاه مثل است. غیر دانشجو نمیفهمد. مثلهای قرآن طبیعی و فطری است و تاریخ مصرف هم ندارد. میگویند: ما سی سال گناه کردیم چرا قرآن میگوید: «خالِدینَ فیها» (نساء/57) تا ابد بسوزید. ما سی سال گناه کردیم، 50 سال گناه کردیم، چرا میگوید: «خالِدینَ فیها»؟ یک مثل مشکل را حل میکند. شما یک لحظه با چاقو در چشمت بزن تا ابد کور هستی. گناه شما یک ثانیه است. چاقو میزنی، کوری تا آخر عمر است. یعنی میشود انسان با یک لحظه خلاف تا ابد پاگیر شود.
ادامه مطلب
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: نقش وقف در آبادانی دنیا و آخرت
تاریخ آغاز:1393/10/25
تاریخ پایان:1393/11/01
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
ادامه مطلب
نقش وقف در آبادانی دنیا و آخرت
تاریخ پخش: 25/10/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
موضوع بحث ما امروز وقف است. اداره اوقاف از کلماتی که من در این سی و چند سال در تلویزیون گفتم، قسمتهایی را قیچی کرده و یک کتاب کرده است. یک کتاب هم برای من فرستاد و من دیشب مطالعه کردم و دیدم حرفهای خوبی زدم. از همان حرفهای خوب چند مورد را گزینش کردم برای شما بگویم.
یکی سیمای وقف است. این خوب است بنر شود و در همه امامزادهها نوشته شود. کلمات خوبی است و منبعش هم از قرآن و روایت است. وقف نشانه عشق به مردم است. آدمی که وقف میکند یعنی چه؟ یعنی مردم را دوست دارم و میخواهم خیر این مغازه و زمین به مردم برسد. وقف نشانه عشق به مردم و مکتب است. این جمله کوتاه، پلاکارد است.
1- وقف، نشانه دوراندیشی و انفاق پایدار
وقف نشانهی سعه صدر و سخاوت است. آدمی که وقف میکند پیداست روح بزرگی دارد. همه را میبیند. معنای وقف یعنی سخاوت دارد. از خودش میکند و در اختیار دیگران میگذارد.
وقف نشانهی دوراندیشی است. دولت و مجلس ما میگویند: برنامه توسعه پنجم، ششم توسعه و چهارم توسعه یا برنامه بیست ساله، کسی که وقف میکند یعنی برنامه ابدی. من اینجا این مغازه و قطعه زمین را میدهم، برای ابد. دوراندیشی! وقف نشانهی ایثار است. تمام آیاتی که میگوید: ایثار یعنی از خودت بگیر، به دیگران بده. خودت نداشته باش ولی دیگران داشته باشند.
وقف مضاربهی بیضرر با خداست. خیلیها پول دارند در بانک میگذارند یک سودی بگیرند. با یک کسی شریک شوند، میگویند: این پول را بگیر و تجارت کن و یک چیزی هم به ما بده. منتهی آن تجارتها گاهی سود میکند و گاهی ضرر میکند. وقف مضاربه با خداست. یعنی به خدا میدهم، خدا...
وقف انفاق بیمنت است. چون اگر شما چیزی را به کسی بدهید، ممکن است سر او منت بگذارید. من برای تو جهازیه دادم. من تو را داماد کردم. من به تو سرمایه دادم. ولی وقتی آدم وقف کرد و مرد، مردم بعد از مرگ من از این خانه و زمین و پاساژ استفاده میکنند و من هم نیستم که بر سر آنها منت بگذارم. وقف انفاق بیمنت است.
2- وقف، سیره ی اولیای الهی
وقف یعنی من در خط خدیجه هستم. وقف نکردن یعنی در خط قارون هستم. دو پولدار داریم: قارون و خدیجه. کسی که وقف کند در خط خدیجه میرود. در خط امیرالمؤمنین میرود. کسی که وقف نکند، «إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدی» (قصص/78) من یک علمی دارم، یک فوق تخصص اقتصاد دارم، بخاطر آن دوراندیشی و اقتصادی که دارم توانستم پول پیدا کنم. به قارون گفتند: «أَحْسِنْ» به فقرا احسان کن. «کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْک» (قصص/77) خدا به تو داده، تو هم به فقرا بده. گفت: خدا به من نداده است. خودم پیدا کردم. «إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدی» خودم زرنگ بودم.
وقف قلیل را کوثر میکند. وقف من را ما میکند. قلیل را زیاد میکند. وقف کنترل تبذیر وارثان است. من اگر بخشی از مالم را وقف کنم، وارثان یک مقدار کمتر گیرشان میآید. وقتی چیزی وقف نکردم و مُردم و همهی مال من به وارثها رسید، وارثها یک پول هنگفت و راحتی گیرشان آمده و پولی هم که راحت بدست آمد، راحت خرج میکند. بنابراین من اگر وقف کنم کنترل کردم و بریز و بپاش وارثان را کم کردم. البته معنای وقف این نیست که چیزی برای وارث نگذاریم. برای وارث هم باید چیزی گذاشت. اسلام گفته دو سوم از هرچیز برای وارثها است. یعنی اگر نود میلیون داری شصت میلیون برای وارثها و سی میلیون باقی را حق داری که وصیت کنی. اگر خواستی بیش از یک سوم وصیت کنی باید وارثان اجازه بدهند. اسلام نخواسته وارثان بعد از مرگم بگویند: عجب کسی مرد! یک لقمه برای ما نگذاشت.
ادامه مطلب
درسهایی از قرآن
مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: نیاز بشر به بعثت پیامبران
تاریخ آغاز:1393/10/18
تاریخ پایان:1393/10/24
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
پاسخ سوالات درسهایی ازقرآن 18/10، سوالات درسهایی ازقرآن 18/10/93، درسهایی ازقرآن 18/10/93، پاسخ درسهایی ازقرآن 18/10/93، جواب درسهایی ازقرآن 18/10/93، متن درسهایی ازقرآن 18/10/93، درسهایی از قرآن 18/10/93، جواب درسهایی از قرآن 18/10/93، پاسخ درسهایی از قرآن 18/10/93، سوالات درسهایی از قرآن 18/10/93
نیاز بشر به بعثت پیامبران
تاریخ پخش: 18/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
این بحث شب جمعهای پخش میشود که شب تولد پیغمبر اسلام و امام صادق(ع) هست. هفده ربیع! پیغمبر ما صفاتی دارد که هیچ پیغمبری ندارد. یکی از صفتهای پیغمبر این است که «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین» (انبیا/107)تابلوی ما رحمة للعالمین است. حالا گاهی طالبان، گاهی داعش و گاهی و گاهی به اسم دین، به اسم «لا اله الا الله» به اسم پرچم اسلام بدترین جنایتها و وحشیترین کارها را میکنند، این همان است که امام یکوقتی میفرمود: اسلام محمدی و اسلام آمریکایی، (صلوات حضار) وگرنه پیغمبر ما رحمة للعالمین است.
1- پیامبر، مایه رحمت برای جهانیان
یوسف خیلی بزرگوار است. یک باره ده برادر را بخشید. روز فتح مکه به پیغمبر گفتند: میخواهی با ما چه کنی؟ گفت: یوسف ده برادرش را بخشید، من کل مردم مکه را بخشیدم. خاک روی سرم ریختید، سنگم زدید، دین ما رحمة للعالمین است. هیچ ربطی به این افرادی که مثل گوسفند سر انسان را میبرند هیچ ربطی ندارد. ما در نماز چند مرتبه کلمهی «رحم» میگوییم. هر مسلمانی واجب است نماز بخواند. هر شبانه روز هفده رکعت است. هفت رکعت را ما اجازه داریم سبحان الله والحمدلله بگوییم. ده رکعتش را باید حمد و سوره بخوانیم. دو رکعت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا، رکعت اول و دوم هم همینطور است. در حمد و سوره شش بار کلمه رحم گفته میشود. میگوییم: بسم الله الرحمن الرحیم! دوباره بعد از الحمدلله رب العالمین، باز میگوییم: الرحمن الرحیم! باز برای «قل هو الله» میگوییم: «الرحیم». ده شش تا: شصت تا. یک مسلمانی که روزی شصت مرتبه میگوید: رحم، رحم، رحم، رحم، رحم، رحم! این میتوانی داعشی باشد؟ هیچ کجای اینها به هیچ جای اسلام نمیخورند و ما باید مواظب باشیم که پیغمبر را درست بشناسیم. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»
تولد پیغمبر را به همه تبریک میگوییم. عید بزرگی است. برای روز میلاد عبادتهایی هست که در مفاتیح هست. از جمله روزه که ثواب یکسال عبادت دارد. روزه الآن خیلی آسان است. چون روزها کوتاه است. حیف است آدم بتواند روزه بگیرد و نگیرد. مزید بر علت تولد امام صادق هم در همین تولد پیغمبر با فاصلهی صد سال قرار گرفته است.
انسان نیاز به پیغمبر دارد یا نه؟ یک بحث کلی برای بچهها کنیم. بزرگها میدانند.
ادامه مطلب
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: قرآن کریم، مایه شفا و سلامت روح
تاریخ آغاز:1393/10/11
تاریخ پایان:1393/10/17
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
ادامه مطلب
تاریخ پخش: 11/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
یک آیهای در قرآن داریم، من میخواهم این آیه را تا آنجا که عقلم رسیده باز کنم. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء/82) میگوید: قرآن شفاست. یعنی چه که قرآن شفاست؟ یک بحثی راجع به این داشته باشیم.
1- آمادگی پذیرش، شرط دریافت شفای قرآن
قرآن شفاست. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء لِلْمُؤْمِنین» است. اگر کسی ایمان داشته باشد، شفاست. مثل اینکه میگوییم هرکس استکان بیاورد، چای میدهیم. شیر و شربتش میدهیم. ولی به شرطی که استکانش را از این طرف بگیرد. اگر کسی استکانش را از این سمت گرفت... آب دریا فرو میرود منتهی به شرطی که مثل توپ دربسته نباشد. اگر یک توپ دربستهای را در دریا بیاندازند، با اینکه دریا اینقدر آب دارد یک قطره آب در توپ فرو نمیرود. گیر در دریا نیست، این در را روی خودش بسته است. اگر در باز بود آب نفوذ میکند. افرادی هستند «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ» (بقره/18) «یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِم» (بقره/19) پیغمبر میگوید: بعضی چنین میکردند. خوب اگر توپ درش را بست، خوب آب نمیرود. اگر لیوان را درست بگیری آب میکنند. «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا» (اسراء/82)
روایت هم داریم که «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن» (کافی/ج2/ص599) اگر فتنهها به شما رو کرد، اگر گیج شدید که نمیدانید چه کنید، قرآن شما را هدایت میکند که چه باید بکنید. حالا یک کلیاتی من در این زمینه خدمت شما بگویم. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
2- نام برخی بیماری های روحی در قرآن
در قرآن آیاتی داریم میگوید: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَض» (مائده/52) در مقابل شفا، بیماری است. آنوقت مرض را خود قرآن معنا کرده است. مثلاً گفته: شناخت امراض روحی! یکی این است میگوید: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَض» اینها روحشان بیمار است. میگوییم: چه کرده؟ میگوید: 1- «یُسارِعُون فیهِم» خیلی خودش را در دل آمریکا میاندازد. در دل یهود میاندازد. در دل مسیحیت میاندازد. یعنی دلش، عقربکش، روی ماهوارهاش گره خورده است. میگوید: کسی که راه حق را رها میکند به سمت باطل میرود، این بیمار است. «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِم»
جای دیگر میگوید: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» میگوییم: چه مشکلی دارد؟ میگوید: «نَخْشى أَنْ تُصیبَنا دائِرَة» (مائده/52) یعنی میترسیم به ما سختی برسد. آدمهای ترسو!
جای دیگر که میگوید: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» میگوید: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَض» (احزاب/32) هوسباز و عیاش! به خانمها میگوید: طوری حجاب نداشته باشید که آدمهای عیاش و چشمهای کذایی دنبال شما راه بیافتند. به آنها هم گفته: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ».
یکجا میگوید: «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُم» (محمد/29) کینه! کینهدار! «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» میگوید: «مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـذَا مَثَلًا» (مدثر/33) بهانهگیر! اینها نمونههایی است که در قرآن بعد از «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» آورده است. یکجا میگوید: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» میگوییم: چرا؟ میگوید: ترسو است. یکجا میگوید: کینه دارد. حالا یک کسی ظلمی کرده است، او را ببخش! میگوید: نه من از او نمیگذرم! کینهای است. «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» چه کرده؟ خودش را میخواهد به شرق و غرب وصل کند و حاضر نیست روی پای خودش بایستد. یک مثلی که میزنند میگوید: خدا چرا این مثل را زد؟ چرا یک مثل دیگر نزد!؟ اینها نمونههای بیماریهای قلبی است که کنار«فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» بود.
3- غفلت از خدا، عامل ارتکاب گناه
ادامه مطلب
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: جایگاه نماز در ادیان الهی
تاریخ آغاز:1393/10/04
تاریخ پایان:1393/10/10
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
ادامه مطلب
جایگاه نماز در ادیان الهی
تاریخ پخش: 04/10/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندهها زمانی بحث را گوش میدهند که در آستانه تولد حضرت مسیح است، میخواهیم حضرت عیسی در بحث ما باشد و چون در ایامی است که اجلاس نماز هم هست و من هم مسؤول هستم و میخواهم راجع به نماز هم صحبت کنم، عیسی و نماز... چند جمله هم که برای حرکت جدید در نماز و مسجد و مدرسه است... خلاصه بحث ما راجع به عیسی و وظیفه حکومت و وظیفه مردم و نماز و اینهاست.
1- نقش نماز در برآوردن نیازهای فرد و جامعه
من بارها گفتم که بچه که به دنیا میآید بدنش همه چیزی میخواهد. بدن یک نوزاد چربی میخواهد، آب میخواهد، قند میخواهد، فسفر میخواهد. این بدن نوزاد همه رقم ویتامین میخواهد. چطور بدن این را سوراخ سوراخ کنیم، مرتب آمپولش بزنیم، نوزاد است. روز اول تولدش است. مگر میتواند بخورد و تحمل آمپول دارد؟ خدا یک شیر در سینه مادر گذاشته است، همه ویتامینها را در این شیر جاساز کرده است. ولذا بچه که شیر خورد دیگر نیازی به هیچ ویتامینی ندارد. یک غذای کامل است. با همان غذای کامل رشد میکند. شیر ما نماز است. اگر مردم یک نماز کامل بخوانند اصلاً هیچ مشکلی نداریم. یعنی اصلاً کمیته امداد نمیخواهیم. چرا؟ برای اینکه تا قد قامت الصلاة میگویند، همه وارد مسجد میشوند. فقیرها و اغنیا شناخته میشوند، خود اغنیا پول در پاکت میگذارند و به فقیر میدهند. نیازی نیست که پولها را در صندوق بگذارند، آنها بشمارند، جمع کنند، مدیر کل و روابط عمومی و ذی حسابی و اینها را اصلاً نمیخواهد. بهزیستی نمیخواهیم. بنیاد 15 خرداد و این همه خیریه نمیخواهیم. اما اگر کسی در مسجد نیامد و خلوت شد، یک عده فقیر در جامعه میسوزند و اینجا افرادی به اسم خیّر، خیریه، بهزیستی، کمیته امداد و همه این بساطها برای این است که... اگر این شیر چرب باشد دیگر لازم نیست ما از بیرون کره را به پنیر تزریق کنیم. خود پنیر از شیر چرب درست شده است. وقتی شیر چربی ندارد، بعد میبینیم پنیر مثل گچ است. خربزه مشهد را کسی شکر اضافه نمیکند، چون نژادش شیرین است. این خربزهها بیمزه است میبینیم نمیشود خورد، پس یک مقدار شکر اضافه میکنیم. ما خیلی از کارها که میکنیم، دوباره کاری و سهباره کاری و چهار باره کاری، برای همین است.
ادامه مطلب
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: عزّت و ذلّت
تاریخ آغاز:1393/9/27
تاریخ پایان:1393/10/03
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
عزّت و ذلّت
تاریخ پخش: 27/۰9/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان راجع به عزّت و ذلّت است. در قرآن آیات زیادی داریم و در روایات زیادی هست که چه چیزی انسان و جامعه را عزیز میکند. چه عواملی عزّت میدهد. چه عواملی انسان را ذلیل میکند. یک نیم ساعتی صحبت کردیم و نیم ساعتی هم در این جلسه صحبت میکنیم. چون هر انسانی دلش میخواهد عزیز شود. «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ» (فاطر/10) قرآن میگوید: کسانی را که دوست دارند عزیز شوند، همه دوست دارند عزیز شوند. با هرکس مصاحبه کنیم بگویید: آقا شما دوست داری عزیز باشی یا ذلیل؟ میگوید: عزیز! راه عزّت چیست؟ آیا پول عزّت میآورد؟ انتخابات عزّت میآورد؟ مدرک عزّت میآورد؟ ازدواج با فلان فامیل عزّت میآورد؟ مهریه سنگین عزّت میآورد؟ همه دنبال عزّت میگردند منتهی خط را گم میکند. این خانم فکر میکند اگر در عروسیاش چنین و چنان باشد، فلان تالار، فلان مهریه، فکر میکند عزّتش در این است. بعد هم به دردسر میافتند، همه کارهایشان را میکنند آخر هم میبینی همان عروسی که بنا بود عزیز شود در همان عروسی غصههایی پیش میآید که یکی میگوید: کاش پایم شکسته بود نمیرفتم. یکی میگوید: کاش دستم شکسته بود نمیخریدم. چون عزّت را از یکی دیگر میخواهند.
1- خدایی شدن، راه رسیدن به عزّت
ادامه مطلب
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: راه های دعوت به نماز(2)
تاریخ آغاز:1393/9/20
تاریخ پایان:1393/9/26
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
کلیک برای شنیدن تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
تاریخ پخش: 20/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث ما راجع به دعوت به نماز بود، چگونه بچه هایمان را، همسرمان را، برادر، خواهر، همسایه، شاگرد، را دعوت به نماز کنیم، دو جلسه صحبت کردم، این جلسه سوم است.
1- محبوبیت دعوت کنندگان به نماز
یکی از راه های دعوت به نماز این است که مسئول نماز، از بهترین آدم ها باشد. این مهم است. آن کسی که دعوت می کند، در بهشت غیر از اینکه غذاها و لذت های مادی زیاد است، آن کسی هم که دعوت به غذا می کند و غذا می آورد، آدم های خوش قیافه و خوش... «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ»، «إِذَا رَأَیْتَهُمْ...» عربی هایی که می خوانم قرآن است «إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا» (انسان/19) کسانی که از شما پذیرایی می کنند، انگار در هستند. اگر یک کسی بناست خادم مسجد باشد، پیشنماز باشد، یک آدم محبوبی باشد. مورد قبول باشد. در آموزش و پرورش، در دانشگاه، در پادگان، هر کجا یک کسی را مسئول نماز می گذارید، یک آدم محبوبی باشد. لازم نیست پولدار یا خوشکل باشد، مورد قبول باشد. این مهم است. اگر یک کسی آب می آورد می دهد دست شما، ولی از او بدتان می آید، حتی می گوید: آب می خواهی، می گویم: نه! تشنه است ولی می گوید: از دست تو نمی خواهم آب بگیرم. قرآن بخوانم. قرآن می گوید: به پیغمبری گفتند: «کُنْتَ فِینَا مَرْجُوًّا» (هود/62) تو نزد ما محبوبیت داشتی، چرا ادعای پیغمبری می کنی؟ از محبوبیتت کم می شود. یعنی پیداست یک آدم محبوبی بوده که پیغمبر شده است. یا به پیغمبر اسلام حتی مشرکین می گفتند: محمد امین! یعنی محبوبیت داشت. یک آیه داریم قرآن می گوید: «فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرًا» (یونس/16) من یک عمری در بین شما بودم. شما از من نقطه ضعفی سراغ دارید؟ یک آدم بی مسأله ای باشد. «من اهل بیوتات صالحه» حضرت امیر می گوید: اگر یک کسی را می خواهی گزینش کنی، یک کسی باشد که از خانواده شریفی باشد. البته خانواده شریف غیر از خانواده پولدار است. ممکن است یک آدمی است که پولی هم ندارد ولی همه او را دوست دارند. یک آدم هم هست که خیلی هم پولدار است ولی محبوبیت ندارد. این محبوب بودن مهم است. قرآن یک آیه دارد، توی این آیه یک کاف است. این کاف، کاف شخصیت است.
پس موضوع بحث: راه های دعوت به نماز! یکی این است که محبوبیت دعوت کننده است.
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
مد پوشان و شیک پوشان
درسهایی از قرآن موضوع: راه های دعوت به نماز
تاریخ آغاز:1393/9/13
تاریخ پایان:1393/9/19
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
کلیک برای شنیدن تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
جواب سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن، پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن، درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن موضوع، جواب درسهایی از قرآن، سوالات درسهایی از قرآن، متن درسهایی از قرآن، سوالات مسابقه درسهایی از قرآن,
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن، درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن موضوع، جواب درسهایی از قرآن، سوالات درسهایی از قرآن، متن درسهایی از قرآن، سوالات مسابقه درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن نظارت در قرآن، مسابقات درسهای از قرآن، درسهای از قرآن
راه های دعوت به نماز
تاریخ پخش: 13/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به دلیل تقاضاهای صدها نفر، اگر نگویم هزار نفر که چگونه بچههایمان را، همسرمان را، پسرمان و دختر و بستگان و همسایهها را به نماز دعوت کنیم، فکر کردم راههای دعوت به نماز را بگویم. کتابی در این زمینه به نام «دعوت به نماز» نوشتم. چکیده کتاب را برای مردم میگویم.
اول اینکه خود ما معتقد به نماز باشیم. به نظر من مشکل اصلی این است. من نمیخواهم به کسی نقد کنم. یکی از مقصرین باز خود من هستم. هرکسی حساب کند چقدر برای نماز مایه گذاشته است. دولت چقدر مایه گذاشته است. وزرا، معاونین و مدیر کلها و استاندارها، خود دولت سهم خودش را فکر کند، یک جلسه در سال بنشینند و بگویند: آقا هر وزارتخانهای برای نماز چه کرده است؟ حرکتهایی کردند که من تشکر میکنم ولی حق نماز را ادا کردیم یا نه.
1- وظیفه ما در ترویج فرهنگ دینی
یک نکته قرآنی بگویم. در قرآن میگوید: کاری که میکنید یا حقش را انجام دهید یا اگر حقش را نمیکنید، هرچه در توان دارید. موضوع بحث: راههای دعوت به نماز. چند حق در قرآن است. مثلاً میگوید: «حَقَّ تُقاتِه» (آلعمران/102) یعنی حق تقوا، «حَقَّ تِلاوَتِه» (بقره/121) حق تلاوت، «حَقَّ جِهادِه» (حج/78) حق جهاد، اینها آیه قرآن است. اگر کاری انجام میدهید، حقش را انجام دهید. ممکن است بگویید: ما که نمیتوانیم حقش را به جا آوریم. پیغمبر گفت: «ما عرفناک حق معرفتک» (بحارالانوار/ج66/ص292) مثلاً حق شهدا بر گردن ما چقدر است؟ حق پدر و مادر، حق فرزند، حق همسر، حق همسایه، یا حقش را انجام دهید، یا اگر نمیتوانید لا اقل تا توان دارید. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم» (انفال/60) یعنی اگر حقش را نمیدانی، هرچه استطاعت داری. هرچه توان داری. «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم» (تغابن/16) «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّر» (مزمل/20) هرچه میتوانید. چه کسی است که دستش را بلند کند، بگوید: من حق نماز، حق همسایه، حق شهدا، حق انقلاب، حق استاد، حق مربی، حق مادر و پدر، هیچکس جرأت نمیکند بگوید: من حقش را انجام دادم. بازار آزاد است. برویم نرخ تعاونی. یعنی ما تا توان داریم برای نماز کار کردیم. اگر این است پس چرا در مسجد صبحها بسته است؟ پیداست شب بیدار هستیم مسجد میرویم. صبح باید از خواب بلند شویم، حال نداریم. بیش از این توان نداریم.
بنابراین حرف اول ما در این جلسه این است. ما نه حق مطلب را انجام دادیم، یعنی یک دانشجو آن مقداری که درس میخواند، حق درس خواندن همین است. حوزهی ما طلبههایی که درس میخوانند، حق درس خواندن همین است؟ بهتر از این نمیتوانند درس بخوانند؟ این همه تعطیلی میخواهیم چه کنیم؟
آیت الله العظمی مکارم چهل سال پیش چند طلبه بودیم دور ایشان جمع شدیم، گفت: میخواهیم از وقتهای باطله تفسیر بنویسیم. گفتیم: یعنی چه؟ گفت: چهارشنبهها حوزه تعطیل است. چرا؟ پنجشنبهها چرا تعطیل است؟ جمعهها چرا تعطیل است؟ تابستان چرا تعطیل است؟ هروقت تعطیل است دور هم جمع شویم و یک آیه یک آیه بنویسیم. تفسیر نمونه از آن درآمد. تفسیر نمونه یک آیهاش در ایام تعطیلی نوشته نشده است. دانشجوها از تابستان... الآن چند سالی است به اسم اردوی جهادی در روستاها میروند. البته ده، بیست روز است. ما خیلی بیش از این زور داریم. من بارها این مثل را زدم. اگر به من بگویند: چقدر میدوی؟ میگویم: هیچی! الآن نمیتوانم. اما اگر یک گرگ دنبالم کند، سی کیلومتر میدوم. هرچه توان داریم.
جواب سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن،راه های دعوت به نماز، راههای دعوت به نماز، دعوت به نماز، درس هایی از قرآن، درس هایی ازقرآن، درسهای ازقرآن، درسهایی از قرآن، راه های دعوت به نماز، راههای دعوت به نماز، دعوت به نماز، درس هایی از قرآن، درس هایی ازقرآن، درسهای ازقرآن، درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن موضوع، درسهایی از قرآن نظارت در قرآن، درسهایی از قران
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: عزت در سایه اسلام
تاریخ آغاز:1393/9/6
تاریخ پایان:1393/9/12
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
کلیک برای شنیدن تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
عزت در سایه اسلام
تاریخ پخش: 06/09/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان بحث را زمانی پای تلویزیون می بینند که شب هفتم آذر ماه است و روز هفتم آذر را روز نیروی دریایی نامیده اند. مکان بحث هم نوشهر در دانشکده علوم دریایی است. خدمت دانشجویان نیروی دریایی هستیم. کلمه ای که اسلام به قوای مسلح گفته است، گفته است که اگر کشوری قوای مسلحش قوی باشد، یعنی هم علمی و هم قدرتی و رحیه ای، عزت است. «الجنود عزّ» لشکر عزت است. من به خاطر این روزی که علمیاتی نیروی دریایی انجام داد، که ضربه ی محکمی به صدامی ها زد، و این روز را روز دریایی گفته اند، به عنوان یک طلبه تبریک می گویم و می خواهم راجع به عزت صحبت کنم.
1- حفظ عزت خود و دیگران
اسلام هر چیزی را که باعث ضربه به عزت باشد، را ممنوع کرده است. یک زن اگر گوشتش سوخت می تواند بگوید که گوشتم سوخت؟ نه حق ندارد، سوخت که سوخت، چرا نقل می کنی؟ اگر یک کسی عیبی دارد، حق ندارد عیبش را بگوید. حتی اگر گناهی کرده است. یک کسی ممکن است گناهی بکند، شما حق نداری گناهت را نقل بکنی. از صحنه ی گناه حق نداری فیلمبرداری کنی، عکسبرداری کنی، حق نداری این صحنه ها را برای دیگران تصویرش را بفرستی، چرا؟ برای اینکه انسان ممکن است خلاف بکند، انسان معصوم نیست، اما وقتی این را نقل می کنی، یعنی می خواهی آبروی من را بریزی دیگر! خودش هم انسان حق ندارد آبروی خودش را بریزد. بگوید من این عیب را دارم، این عیب را دارم، این عیب را دارم! عیب داری برو اصلاح کن. خودت هم حق نداری خودت را ذلیل کنی! یعنی پهلوی دیگران کاری بکنی، که مردم نگاهشان به شما برگردد. بگویند پس یک آدم ضعیفی است.
یکی از بزرگان نصیحت می کرد و می گفت: منبری که منبر می رود، حق ندارد بگوید یک چیزی شنیده ام، نمی دانم راست است، نمی دانم دروغ است. خوب نمی دانی نگو! با مردم محکم حرف بزن! «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ» (بقره/2) قرآن که حرف می زند، می گوید ببین! این حرفی که من می زنم چکش خور ندارد. حرف محکم! من و من کردن! دل و دل کردن! مردم را به شک وادار کردن... حتی اگر دفاع هم بکنی نباید بگویی.
یک کسی می خواست، صحبت کند راجع به یک کسی، گفت: فلانی آدم خوبی است، این کمال را دارد، این کمال را دارد، این کمال را دارد، این کمال را دارد، و اما اینکه می گویند: فلانی بهایی است، من تحقیق کردم، دروغ بود. اِ فلانی بهایی است؟ یعنی ولو گفت دروغ بود، ولی آبروی طرف خراب شد. گفت: بهایی است من تحقیق کردم دروغ بود، گاهی وقت ها افرادی ناخواسته یک کسی را خراب می کنند.
خدا رحمت کند آیت الله شهید دستغیب را! شیراز خدمت ایشان بودیم. می گفت من وارد جلسه ای شدم، یک کسی می خواست از من تجلیل کند. گفت: آیت الله دستغیب صاحب «گناهان کبیره» تشریف آوردند. به او گفت: من یک کتاب دارم «گناهان کبیره» یک کتاب هم دارم کتاب «قلب سلیم» بگو صاحب «قلب سلیم» آمد. گفت صاحب «گناهان کبیره» آمد. یعنی گاهی وقت ها افرادی هم خراب می کنند. به هر حال انسان حق ندارد چیزی برای خودش، حتی برای اولادش، مادر حق دارد وقتی مهمان دارد بگوید این دختر من، رفوزه شده است، تجدید شده است، این دختر من چنین کرده است؟... حق ندارد. مادر است ولی حق ندارد دخترش را بشکند. پدر حق ندارد پسرش را بشکند. استاد حق ندارد شاگردش را بشکند. هر چیزی که باعث ضربه و شکست به فرد و جامعه بشود، داخلی و خارجی، فردی و بین المللی در اسلام حرام است.
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: جایگاه نماز در قرآن
تاریخ آغاز:1393/8/29
تاریخ پایان:1393/9/5
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
کلیک برای شنیدن تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
جایگاه نماز در قرآن
تاریخ پخش: 29/08/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در جلسهای راجع به نماز صحبت کردیم. امتیاز نماز بر همه عبادتها. قرآن یک آیه دارد میفرماید: «وَ أَوْحَیْنا» یعنی وحی کردیم. «إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ» کارهای خیر، بعد میگوید: «وَ إِقامَ الصَّلاة» (انبیاء/73) ما به کارهای خیر وحی کردیم. بعد میگوید: به نماز وحی کردیم. مگر نماز جزء کار خیر نیست؟ نماز هم جزء کار خیر است. اما خدا اسمش را جدا میآورد. پیداست حساب نماز از همه عبادتها جداست.
1- ذکر نام نماز، به صورت جداگانه
آیهی دیگری داریم که میگوید: کار خیر انجام دهید، بعد میگوید: نماز. در چند جای قرآن، نماز را خدا از کار خیر جدا کرده است. یکوقت شما روضه میخوانی یک پرچم هم میزنی، دعوت هم میکنی. بنر و تابلویی هم میزنی. یکبار هم در خانه یک نفر میروی و میگویی: آقا منزل ما روضه تشریف بیاورید. پیداست این یک نفر با باقی افراد فرق دارد. یک دعوت عمومی است و یک دعوت خصوصی است.
«قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی» (انعام/162) نُسُک به معنی عبادت است. حضرت ابراهیم میگوید: نماز من و عبادت من... نماز هم جزء عبادت است. ولی میگوید: نه! اسم نماز را جدا ببر. جای دیگر هم هست همه را با «واو» و «نون» میگوید. مثلاً میگوید: «موتون» با وا و نون. ولی به نماز که میرسد میگوید: «موقیمون»، میگوید: «موقیمین». اینجا از نظر ادبیات عرب میگوید: «اعنی» یعنی من عنایت خاصی روی اقامه نماز دارم. حالا من کار ندارم... این حرفها به درد فارسها نمیخورد. در یک کلمه حساب نماز از همه عبادتها جداست. شهری و دهاتی و فقیر و غنی ندارد. حج برای اغنیاست. خمس و زکات برای اغنیاست. روزه برای آدم سالم است. ولی مسأله نماز هیچ قیدی ندارد.
ادامه مطلب
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: امام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه
تاریخ آغاز:1393/8/15
تاریخ پایان:1393/8/21
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
کلیک برای شنیدن تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
تاریخ پخش: 22/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ضمن عذرخواهی از تأخیر، بحث ما در این جلسه این است که چون جلسه قبل راجع به امر به معروف صحبت کردیم. در قرآن کلمه امر راجع به معروف آمده است اینکه می گوید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف» (لقمان/17) هم راجع به نماز آمده است. می فرماید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف»، «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاة» (طه/132) «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» در قرآن داریم، «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاة» (مریم/55) هم «وَ أْمُرْ» داریم هم «یَأْمُر» داریم معنایش این است که آن معروفی که از همه برجسته تر است و باید به آن تکیه کنیم نماز است. مسأله نماز را از چند زاویه می خواهیم بررسی کنیم. که چقدر مهم است و چطور وارد کار بشویم. من یک کتابی نوشته ام، امروز از چاپ بیرون آمده است. این که تبلیغ می کنم، چون تبلیغ شخص خودم نیست. من مشهور هستم، پول هم نمی خواهم، چون هر کس کتاب من را بخواهد چاپ کند، خودش چاپ کند، حق چاپ محفوظ نیست. و لذا بعضی از کتاب های من را مثلاً چهارصدهزار نسخه چاپ کرده اند و من خبر هم نداشته ام. اگر کسی قصد فروش نداشته باشد، حق دارد... منتها یک پنجاه شصت راه پیدا کردیم که چطور نماز را ترویج کنیم. من اصل نماز را از این پنجاه شصت راه، پنج شش موردش را در این نیم ساعت می خواهم بگویم. نیم ساعت که بیست و هشت دقیقه! صلواتی ختم کنید تا...
مسأله نماز را ما به چند دلیل باید مورد توجه قرار بدهیم.
1- اهمیت نماز از نظر خداوند و اولیای خدا... از نظر وظیفه حکومت، از نظر وظیفه والدین، از نظر وظیفه آموزش و پرورش، از نظر وظیفه صدا و سیما، از نگاه انقلابی، از نظر قانونی... از هر نظر برای ما مهم است.
1- اقامه نماز، اولین وظیفه پیامبران در جامعه
از نظر خداوند که در قرآن به موسی می گوید: اولین وظیفه تو نماز است. وقتی که خدا می گوید: موسی! تو از الان پیغمبر شده ای، می گوید: خوب پیغمبر شده ام چه کنم؟ می گوید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری» (طه/14) بعد از جمله ای که خدا به موسی می گوید: پیغمبر شدی، می گوید: اولین وظیفه ات: «أَقِمِ الصَّلاةَ» هیچ واجبی به اندازه نماز مورد عنایت نیست. حدود هشتاد بار کلمه «صلاة» نام برده شده است. غیر از کلمه «صلاة» یعنی نماز، کلمه «ذکر» چندبار، کلمه «عبادت» چند بار، کلمه «سبح، یسبح، سبحان الله، تسبیح» ذکر و عبادت و کلمه ی قنوت. یعنی غیر از لفظ «صلاة» کلمات دیگر هم آمده است که مجموعه اش اهمیت نماز است. نماز نخی است بین خلق و خالق! نماز نخی است بین اول تاریخ و آخر تاریخ، یعنی از آدم تا خاتم، نماز نخی است بین زمین و آسمان، زمین زلزله می شود، می گویند نماز آیات بخوان! آسمان باران ندارد، می گویند: نماز باران بخوان، بین زمین و آسمان! نخی است از زایشگاه تا قبرستان! زایشگاه بچه به دنیا می آید، در گوشش «حی علی الصلاة» اذان بگو، در قبرش هم که می گذارند می گویند: «الصلاة» باید دید این چیست. حقیقت نماز چیست؟ ذاتش را بخواهید من هم نمی دانم. ما هم از آثار می فهمیم. ما هر چه هم که نگاه کنیم، جاذبه ی زمین پیدا نیست. بگوییم: آن است! یک چیزی مثل آرد است، مثل گردنخودچی است، او او او او جاذبه است! نه! جاذبه دیدنی نیست، ولی از افتادن سیب پی می بریم که جاذبه هست. روح نماز چیست؟ نمی دانم، ولی از این که اصرار می کنند، می گوید اگر همه کارهایت خوب باشد، ولی نماز نخوانی، کل کارهایت لغو است، یعنی مثل تمبر است؛ اگر بهترین نامه ها را بنویسی، تا تمبر به آن نچسبانی، نامه به مقصدی که می خواهی فرستاده نمی شود. ما از این عنایت هایی که به نماز شده است، مثلاً برای دو رکعت نماز باید سی تیر بخورد؟ روز عاشورا امام حسین(ع) دو رکعت نمازی که خواند، سی تیر به سویش رها کردند. این چیست که سی تیر به سمت امام حسین(ع) رها بشود، ولی دست از نماز برندارد. آن وقت انسان به قدری سقوط کند، یک کسی سی تیر می خورد و از نماز دست بر نمی دارد، یکی هم می گوید: چون لاک زده ام پس نمازم باشد، بعداً می خوانم. یعنی یک نفر خدا را به لاک انگشت می فروشد، یک کسی سی تیر می خورد. این پیداست که یک چیزهایی در نماز است. شب تاسوعا، شب عاشورا بنا شد حمله بشود، امام حسین(ع) فرمود: جنگ برای فردا! امشب شب عاشورا است، من می خواهم امشب را هم نماز بخوانم. «انی احب الصلاة» من نمی فهمم چیست، حدیث داریم اولین گناهی که بشر می کند و خدا می خواهد به او سیلی بزند، سیلی خدا این است که انسان قدر نماز را نمی داند چیست. از نظر خدا و پیغمبر حرف ندارد.
ادامه مطلب
مدل انواع مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه در رنگها و طرحهای مختلف
درسهایی از قرآن موضوع: امام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه
تاریخ آغاز:1393/8/15
تاریخ پایان:1393/8/21
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
امام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه
تاریخ پخش: 15/۰۸/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را دوازدهم محرم که شهادت امام سجاد(ع) هست، یعنی در سال های بعد، نه یعنی اینکه روز عاشورا امام حسین شهید شد، بعد از دو روزش امام سجاد. سال های بعد، دوازدهم محرم. راجع به امام سجاد(ع) یک چند دقیقه ای، بیست و هفت و هشت دقیقه ای که داریم می خواهیم صحبت کنیم. عرض کنم که... امام سجاد(ع) در یک شرایط خفقانی بود. امام حسین(ع) را شهید کردند. خود امام سجاد(ع) اسیر شد. سخنرانی ممنوع! کلاس درس ممنوع! نماز جمعه ممنوع! چاپخانه نیست! بوق نیست! رادیو و تلویزیون نیست! یک حدیثی من دیروز دیدم منقلب شدم.
1- مظلومیت امامان در میان مردم
امام سجاد(ع) یک روز فرمود در مکه و مدینه بیست نفر نیستند که من را دوست داشته باشند. خیلی مظلومیت است. یک مرتبه مردم برگشتند. در غدیر خم ده ها هزار نفر دیدند که پیغمبر(ص) فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» اما بعد از غدیر خم، بعد از هفتاد روز از آن که تقریباً پیغمبر از دنیا رفت، حدوداً هفتاد روز، بعد از هفتاد روز پیغمبر از دنیا رفت، علی بن ابی طالب را کشاندند به مسجد! دیروز دیدم حدیث می گوید که «مدوا یده» جمعیت ریختند و دست علی را کشاندند. که بیعت کن! «بایع، بایع» بیعت کن با خلیفه اول! «و قبض یده» حضرت امیر مرتب دستش را پیش می کشید و آن ها دستش را کشاندند. یک مرتبه همه مسجد شعار دادند، «و صیح فی المسجد» «و صیح» یعنی صیحه! در مسجد صیحه ای بلند شد. «بایع، بایع» بیعت، بیعت! یک چنین شرایطی برای حضرت علی(ع) بود. بیست و پنج سال خانه نشینی، چهار سال و خورده ای هم که حکومت در دستش بود، جنگ های مختلف، مشکلات مختلف، امام حسن آن رقم، امام حسین این رقم، امام سجاد... این جمله از امام سجاد(ع) است. در مکه و مدینه بیست نفر ما طرفدار نداشتیم.
2- بهره گیری از شیوه دعا برای بیان معارف دینی
حالا ببینید چطور باید این مکتب تشیع را حفظ کند. چند تا راه هست. یکی اینکه حرف هایش را دعا می زد. مثلاً می دید مردم به خلیفه و کسانی که مدعی اسلام هستند، کار به جایی رسید که یک روز یکی از خلفای بنی امیه مست بود. در فیلم هم نشان دادند. نماز صبح را سه رکعت خواند. به او گفتند: سه رکعت خواندی! گفت: امروز من حالم خوب است، بخواهید بیش تر هم بخوانم، می خوانم. یعنی امام جماعت مست از دودمان بنی امیه!
ادامه مطلبامام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه
برچسبها:متن, درس هایی از قرآن,درسهایی از قرآن, نظارت در قرآن,درسهایی از قران,درسهایی ازقرآن,درسهایی از قرآن,درسهای ازقرآن,درس هایی ازقرآن,جواب درس هایی ازقرآن,جواب سوال های درسهایی از قران,جواب مسابقه درسهایی ازقرآن,قیام امام حسین علیه السلام برا,متن درس هایی از قرآن,متن درس هایی ازقرآن,متن درسهایی ازقرآن,متن درسهایی از قرآن, موضوع نظارت,متن مسابقه درس هایی ازقرآن,متن مسابقه درس هایی از قرآن,متن درسهایی از قرآن,متن مسابقه درسهایی از قرآن
باید ها و نبایدهای ضروری در روابط زناشویی (+18)
درسهایی از قرآن موضوع: قیام امام حسین علیه السلام برای امر به معروف
تاریخ آغاز:1393/8/08
تاریخ پایان:1393/8/14
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
تاریخ پخش: 08/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
هفتهی اول محرم به نام هفته امر به معروف گذاشته شده است. امر به معروف امر به خوبیهاست. نهی از منکر یعنی نهی از بدیها. وظیفهای است که قرآن میگوید: حتی بچهها هم باید امر به معروف کنند. اگر بچهای خلافی را دید میتواند نهی از منکر کند.
1- امر به معروف، وظیفه ای همگانی
پدری سیگاری بود، یک شعری بچهاش علیه سیگار و ضد سیگار یاد گرفته بود. تا پدرش میرفت سیگار بکشد، برای پدرش این شعر را میخواند. پدرش عصبانی شد گفت: میروم در مستراح میکشم. در مستراح رفت، بچه پشت در مستراح رفت باز این شعر را خواند. بالاخره پدر عصبانی شد، سیگارش را خاموش کرد دیگر نکشید. قرآن بخوانم. لقمان میگوید: بچه جان، نگو من بچه هستم. «یا بُنَیّ» پسر کوچولو! «أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/17) اکر یکوقتی گفتند: اسلام راجع به آزادی چه میگوید؟ بگو: اسلام در آزادی طوری است که دختر که نه ساله شد به تکلیف میرسد. یعنی واجبات را باید انجام بدهد، یکی از واجبات امر به معروف است. اگر بالاترین شخصیت مثل رئیس جمهور گرفتار خلافی شد، یک دختر نه ساله در قانون اسلام اجازه دارد به رئیس جمهور نهی از منکر کند. این علامت آزادی است. امر به معروف یعنی محیط آزاد است. امر به معروف یعنی بنزین میسوزد، نگو به ما چه؟ اگر کسی راه میرود و خلاف میبیند یا با زبان، یا با قدرت و بازو، یا با عبوس کردن، حداقل عبوس کنیم. گناه دیدی عبوس کن. اگر کسی با هیچ رقمی با منکر برخورد نکرد، حدیث میگوید: این مرده است. فقط باد در ریهاش میرود. و لذا « فَهُوَ مَیِّتٌ بَیْنَ الْأَحْیَاء» (تهذیب الاحکام/ج6/ص181) میت به معنی مرده است. «بین الاحیاء» یعنی بین زندهها! ما دو مرده داریم.
خدا مرحوم پرورش را رحمت کند. میفرمود: ما دو رقم مرده داریم. مرده افقی، قبرستان. مرده عمودی، آدمهای بیخاصیتی که در خیابان راه میروند. مرده افقی و عمودی داریم. این جمله هم میتواند از این حدیث برداشته شود. حالا چرا هفته اول محرم را هفته امر به معروف گفتند، چون امام حسین فرمود: کربلا میروم تا امر به معروف کنم. «انی ارید عن آمر بالمعروف»
ادامه مطلب
برچسب ها : قیام امام حسین علیه السلام برا، متن درس هایی از قرآن، متن درس هایی ازقرآن، متن درسهایی ازقرآن، متن درسهایی از قرآن موضوع نظارت، متن مسابقه درس هایی ازقرآن، متن مسابقه درس هایی از قرآن،
باید ها و نبایدهای ضروری در روابط زناشویی (+18)
درسهایی از قرآن موضوع: قیام امام حسین علیه السلام برای امر به معروف
تاریخ آغاز:1393/8/08
تاریخ پایان:1393/8/14
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن
تاریخ پخش: 08/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
هفتهی اول محرم به نام هفته امر به معروف گذاشته شده است. امر به معروف امر به خوبیهاست. نهی از منکر یعنی نهی از بدیها. وظیفهای است که قرآن میگوید: حتی بچهها هم باید امر به معروف کنند. اگر بچهای خلافی را دید میتواند نهی از منکر کند.
1- امر به معروف، وظیفه ای همگانی
پدری سیگاری بود، یک شعری بچهاش علیه سیگار و ضد سیگار یاد گرفته بود. تا پدرش میرفت سیگار بکشد، برای پدرش این شعر را میخواند. پدرش عصبانی شد گفت: میروم در مستراح میکشم. در مستراح رفت، بچه پشت در مستراح رفت باز این شعر را خواند. بالاخره پدر عصبانی شد، سیگارش را خاموش کرد دیگر نکشید. قرآن بخوانم. لقمان میگوید: بچه جان، نگو من بچه هستم. «یا بُنَیّ» پسر کوچولو! «أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/17) اکر یکوقتی گفتند: اسلام راجع به آزادی چه میگوید؟ بگو: اسلام در آزادی طوری است که دختر که نه ساله شد به تکلیف میرسد. یعنی واجبات را باید انجام بدهد، یکی از واجبات امر به معروف است. اگر بالاترین شخصیت مثل رئیس جمهور گرفتار خلافی شد، یک دختر نه ساله در قانون اسلام اجازه دارد به رئیس جمهور نهی از منکر کند. این علامت آزادی است. امر به معروف یعنی محیط آزاد است. امر به معروف یعنی بنزین میسوزد، نگو به ما چه؟ اگر کسی راه میرود و خلاف میبیند یا با زبان، یا با قدرت و بازو، یا با عبوس کردن، حداقل عبوس کنیم. گناه دیدی عبوس کن. اگر کسی با هیچ رقمی با منکر برخورد نکرد، حدیث میگوید: این مرده است. فقط باد در ریهاش میرود. و لذا « فَهُوَ مَیِّتٌ بَیْنَ الْأَحْیَاء» (تهذیب الاحکام/ج6/ص181) میت به معنی مرده است. «بین الاحیاء» یعنی بین زندهها! ما دو مرده داریم.
خدا مرحوم پرورش را رحمت کند. میفرمود: ما دو رقم مرده داریم. مرده افقی، قبرستان. مرده عمودی، آدمهای بیخاصیتی که در خیابان راه میروند. مرده افقی و عمودی داریم. این جمله هم میتواند از این حدیث برداشته شود. حالا چرا هفته اول محرم را هفته امر به معروف گفتند، چون امام حسین فرمود: کربلا میروم تا امر به معروف کنم. «انی ارید عن آمر بالمعروف»
باید ها و نبایدهای ضروری در روابط زناشویی (+18)
لینک پاسخ سوالات مسابقه
درسهایی از قرآن موضوع: آثار و برکات عزاداری
تاریخ آغاز:1393/8/01
تاریخ پایان:1393/8/7
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
لینک پاسخ سوالات مسابقه درسهای از قرآن
درسهایی از قرآن موضوع: نظارت در قرآن(2)
تاریخ آغاز:1393/6/25
تاریخ پایان:1393/7/30
همچنین می توانید با ارسال عدد 5رقمی "32121" به شماره پیامک ۳۰۰۰۱۱۴ در مسابقه پیامکی بصورت جداگانه شرکت کنید
آثار و برکات عزاداری
تاریخ پخش: 01/08/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزانی که پای تلویزیون هستند زمان پخش دو شب مانده به محرم است. یک بحثی برای محرم داریم اهمیت عزاداری، برکات عزاداری، آفات و نقاط ضعف عزاداری. اول که جواب وهابیها را باید بدهیم این است که آنها عزاداری را بدعت میدانند. میگویند: عزاداری نداریم. باسمه تعالی! داریم، شما سواد ندارید. کدام آیه برای عزاداری است.
1- گرامیداشت یاد مظلوم در قرآن
خدا اول روضه خوان است. برای دخترهای مشرک روضه خوانده است. چون در زمان جاهلیت مشرکین دخترانشان را زنده به گور میکردند. آیه با یک ریتم ویژه نازل شد. ریتم «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت» (تکویر/۱) از ریتمهای ویژه است. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ، وَإِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ، وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ، وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ» (تکویر/۱-۴) اصلاً ریتم دارد. ریتم استثنایی دارد که طرف خوب تشنه شود. مثل اینکه کسی وارد میشود بگویی: اگر فردا آمدم، اگر فردا چنین شد. اگر فردا... اگر فردا... میگویم: خوب بگو. باقیاش را بگو. اگر شد چه؟ اگر چنین شد، اگر چنین شد، اگر... اگر... بعد روضه میخواند. میگوید: «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تکویر/۸ و۹) این دختر چه گناهی کرده که او را کشتی؟ مسلمانها که دختر در گور نمیکردند. مشرکین دختر را در گور میکردند. ولی خدا برای دختر مشرک روضه خوانده است. ولو مشرک است اما مظلوم است. یعنی باید جامعه به نفع مظلوم نعره بکشند. این عقب نشینی اسرائیل در ماجرای غزه به خاطر این است که از شرق و غرب دنیا آمدند کودک کشی اسرائیل را مطرح کردند. اسرائیل دید عجب از در و دیوار علیه این کار او جوشید و عقب نشینی کرد. درست است غزه مقاومت کرد، اما فشارهای دنیا هم رویش بود.
آقایان وهابی شما میگویید: در قرآن عزاداری نداریم. خداوند در سوره «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت» برای دختر مظلوم ولو مشرک هم هست، میگوید: «بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ». بهترین آیه است و دلیل بر این است که انسان باید مظلومیتها را فریاد بکشد. این برای مشرکین.
اما برای مؤمنین، قرآن در هفت آیه از سوره تکویر «اذا» میگوید. بعد از این سورهای به نام سورهی بروج است. در سورهی بروج خداوند برای مؤمنین میگوید: «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوج» (بروج/۱) قسم به آسمان با ستارهها. «وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُود» (بروج/۲) قسم به روز میعادگاه و قیامت. «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُود» (بروج/۳) بعد که قسم میخورد میگوید: «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُود» (بروج/۴) اخدود به معنی دره است. مرگ بر اصحاب دره. اصحاب دره چه کسی بودند؟ یک دره پر از آتش درست کردند. مؤمنین را در آتش میانداختند. مینشستند و سوخته شدن مؤمنین را با چشم تماشا میکردند. اینها مظلوم بودند. به جرم ایمان در آتش سوختند. خدا میگوید: «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُود» مرگ بر اصحاب اخدود. «النَّارِ ذاتِ الْوَقُود» (بروج/۵) یک آتش شعلهور راه انداختند، «إِذْ هُمْ عَلَیْها قُعُود» (بروج/۶) سر دره نشستند، «وَ هُمْ عَلى ما یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنینَ شُهُود» (بروج/۷) شاهد سوختن مؤمنین بودند. چه گناهی کردند؟ «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزیزِ الْحَمید» (بروج/۸) گناه اینها این بود که ایمان آوردند. پس خداوند هم برای مشرک و هم برای مؤمن چون مظلوم است، مظلوم یابی ارزش است و ما کار به شیعه و سنی نداریم. شیعه استدلال خودش را دارد. سنی هم راه خودش را میرود. اما هرکس مظلوم شد، باید به نفع مظلوم فریادزد. امیرالمؤمنین فرمود: «کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا» (نهجالبلاغه/ص۴۲۱) به نفع مظلوم باشید. نمیگوید: «کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ المؤمن عَوْنا».
ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس هایی از قرآن
سوالات و پاسخ مسابقه در ادامه مطلب
درسهایی از قرآن موضوع: نظارت در قرآن(2)
تاریخ آغاز:1393/6/24
تاریخ پایان:1393/7/30
سوالات و پاسخ مسابقه در ادامه مطلب